امروز که با آبجی رفته بودیم سرکار (بله جمعه س و ما دخترای مادی گرای پول پرست میریم دنبال پول) موقع برگشتن خیلی نم نم داشت بارون میومد و ما هم داشتیم از معایب و مزایای هوای دو نفره حرف میزدیم که یهو ورق برگشت و دیدیم یا پیغمبر. تگرگ میاد به چه شدت و به چه عظمت! عرض یه دقیقه حال و هوای دو نفره تبدیل شد به این.
حرفمون با آبجی این بود که داشتیم از فانتزی هامون در رابطه با انواع خواستگاری حرف میزدیم. حالا آبجی که دیگه بلیطش باطل شده و شوهر داره، من گفتم دوست داشتم پسره (بدون اینکه دوست پسرم باشه) خودش منو انتخاب کرده باشه (نه مامانش و خواهرش) و یه روز منو دعوت کنه توی کافی شاپی جایی، و بعد با یه حلقه (مثل کره ای ها) ازم خواستگاری کنه. اما زهی خیال باطل. تازه یه سوال هم برام پیش اومد که اونایی که با حلقه دختره رو سورپرایز میکنن از کجا میدونن اون حلقه اندازه ی دست دختره س یا نه؟! بعضیا لاغرن و انگشتای تپلی دارن، بعضیام برعکس. هرجور حساب میکنم فانتزی من اصلا عملی نیست! فانتزی هم بلد نیستیم بسازیم! :/
درباره این سایت